سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آن که آرزو را دراز کرد ، کردار را نابساز کرد . [نهج البلاغه]

عشق یخی
نویسنده :  رامین

میدونم برات عجیبه این همه اصرار و خواهش
این همه خواستن دستات بدون حتی نوازش
میدونم که خنده داره واسه تو گریه ی دردم
میگذری از من و میری اما باز من برمیگردم
میدونم برات عجیبه من با اون همه غرورم
پیش همه ی بدی هات چه جوری بازم صبورم
میدونم واست سواله که چرا پیشت حقیرم
دور میشی منو نبینی باز سراغتو میگیرم
میدونی چرا همیشه من بدهکار تو میشم
وقتی نیستی هم یه جوری با خیالت راضی میشم
میدونی واسه چی از تو بد میبینم و میخندم
تا نبینی گریه هامو هر دو چشمامو میبندم
چاره ای جز این ندارم آخه خون شدی توی رگهام
میمیرم اگه نباشی بی تو من بدجوری تنهام
میدونم یه روز می فهمی روزی که دنیا رو گشتی
من چه جوری تو را خواستم تو چه جور ازم گذشتی



  • کلمات کلیدی :
  • چهارشنبه 88/12/5 ساعت 11:35 عصر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    بارون میاد خیلی دلم گرفته ...
    سلام بر تویی که برایم غریبه ای،اما آشناتر از هرآشنایی...
    نگاه عاشق
    و سکوت ...
    زمستان عاشق...!!!
    آخردفتر
    همش تقصیر منه
    فرشته سوخته
    هرشب تنهایی
    خلوتگاه
    شبه آئینه پوش
    تورا دوست دارم
    [عناوین آرشیوشده]
    فهرست
    46731 :کل بازدیدها
    34 :بازدید امروز
    8 :بازدید دیروز
    پیوندهای روزانه
    درباره خودم
    عشق یخی
    رامین
    تا حالا عشق یخی دیدید؟؟!!!.....
    حضور و غیاب
    لوگوی خودم
    عشق یخی
    لوگوی دوستان





    لینک دوستان
    اقاقیای من
    عشق برتر
    ترفندهایی از کامپیوتر
    عکس های زیبا و دیدنی
    آوای آشنا
    اشتراک
     
    دسته بندی یادداشت ها
    پنهان کاری[9] . تورا دوست دارم . دست خودم نیست . دلش آسمون می خواست . دلم برای خودم تنگ می شود . شبه آئینه پوش . عشق و فقط عشق . غربت .
    آرشیو
    پاییز 1387
    تابستان 1387
    زمستان 1386
    تابستان1389
    طراح قالب